اتفاق (منطق)اتفاق در منطق در دو معنای مصاحبت مقدم و تالی بدون لزوم و ضرورت، و اتحاد و وحدت داشتن آمده است. ۱ - معانی اتفاق در منطقاتفاق در منطق در دو معنا به کار رفته است: ۱.۱ - مصاحبت مقدم و تالیمصاحبت مقدم و تالی که از روی لزوم و ضرورت نباشد: مثلا در قضیه «اگر فلان را صورت زیبا نیست، سیرت زیبا هست»، اتصال بین مقدم و تالی صرفا به اتفاق و تصادف است، نه از روی ضرورت و لزوم. [۱]
خوانساری، محمد، فرهنگ اصطلاحات منطقی، قضیّه شرطیّه متصله، ص۱۹۰.
«و نسبت تالی با مقدم خالی نبود از آنکه به لزوم بود یا به اتفاق. لزوم آن بود که مصاحبت را سببی مقتضی باشد که با وجود آن سبب، مصاحبت لازم باشد، و اتفاقی آن بود که مصاحبت حاصل بود و آن را علتی معلوم نباشد». ۱.۲ - اتحاد و وحدت داشتناتحاد، وحدت داشتن، مقابل اختلاف، مخالفت، مغایرت، تغایر: «تقابل قضایا اتفاق دو قضیه بود در موضوع و محمول و لواحق هردو از اضافت و شرط و جزء و کل و قوّت و فعل و زمان و مکان، و اختلاف هر دو در کیفیت، یعنی ایجاب و سلب». ۲ - پانویس
۳ - منبعخوانساری، محمد، فرهنگ اصطلاحات منطقی به انضمام واژه نامه فرانسه و انگلیسی، ص۴. ردههای این صفحه : اصطلاحات منطقی
|